درغم ازدست دادن برادرم
منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
موضوعات
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



لینک دوستان
آخرین مطالب
دیگر موارد
آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 894
:: کل نظرات : 1

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 2
:: تعداد اعضا : 24

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 32
:: باردید دیروز : 0
:: بازدید هفته : 112
:: بازدید ماه : 1199
:: بازدید سال : 4491
:: بازدید کلی : 104111
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
پنج شنبه 2 / 10


چهل روز از حادثه جانسوز درگذشت برادر عزیزم سید حافظ سعادت بخش کارشناس حقوقی ووکیل پایه یک در اثر حادثه تصادف در محور بهبهان - اغاجاری می گذرد /متحیرم ،ایا برادرم به راستی هرگز برنمی گردد اما در دل می گویم حافظ زنده است وباخاطراتش زندگی خواهم کرد                    

امشب به سوگ آرزوهایم نشسته ام و در غم نبودنت اشک فراق می ریزم.

امشب شمع حسرت آرزوهای بر باد رفته ام ذره ذره آب میشود.

امشب برای مرگ آرزوهایم لباس سیاه پوشیده ام....

کاش امشب کسی برای عرض تسلیـت به خانه دلم می آمد...کاش***

کاش امشب تو بودی و دلداری ام میدادی و دفتر کال آرزوهایم را ورق میزدی

کاش امشب بودی....بودی تا سرم را بر شانه هایت گذارم و آرام گیرم

کاش بودی تا دستهایم را در دستهای گرمت بفشاری و اشکهایم را از گونه ام پاک کنی

دوست دارم تو را در آغوشم بگیرم و گریه کنم! کجایی که دلم هوایت را کرده است! کاش می توانستم ........

کاش برای با هم بودن هیچ را بهانه نمیکردی.....;کــــــاش

کاش می ماندی ...برای همیـشــــه؛

اما......اما افسوس که تو نیستی و زندگی بی تو قشنگ نیست

می‌دانم وقتی به این فكر می‌كنی كه تنها شده‌ای، چقدر دلگیر می‌شوی، چه

بغضی در سینه‌ات می‌نشیند و چه اندوهی چشم‌هایت را خیس می‌كند. می‌دانم

وقتی به آدم‌های رفته فكر می‌كنی و به خوشبختی‌هایی كه در كویر گذشته‌ ترك

خورده‌اند، چقدر پیر می‌شوی...

برادرناکامم

كاش صبحی از خواب پا شوی،تا بدانی كه هم‌زمان با تو جهان متولد می‌شود،

درخت دوباره نفس می‌كشد، گل می‌شكفد و دنیا امید می‌زاید.

كاش تا فاصله‌ی باز كردن پلك‌هایت، مطمئن شوی كه این آخرین سیاهی جهان است

و دیگر روی تاریكی را نخواهی دید.

آری، جوان می‌شوی، اگر بدانی سهم دست‌های تو و من از عشق، بی‌نصیبی است

و عشق برای ما تقسیم نمی‌شود، این ماییم كه برای عشق‌هایمان قسمت

 می‌شویم. شاد می‌شوی اگر بدانی عشق كوچك‌تر از آن است كه به تو چیزی دهد،

به من چیزی دهد، به ما چیزی دهد. عشق در هر سطحش از ما سهم دارد؛

همان‌طور كه زندگی‌مان، سال‌هایمان، روزهایمان و لحظه‌هایمان از ما ارث می‌برند.

بزرگ می‌شوی، وقتی بدانی چقدر بزرگی. حتی بزرگ‌تر از تمام عشق‌های ریز و

درشت جهان.

پس دلگیر نباش! برای لحظه‌های آینده‌ات متولد شو، دوباره نفس بكش، گل كن و

امید بزا. فراموش نكن كه هیچ‌گاه روی تاریكی را نخواهی دید.

 

آری دیگر نشان من در تفكر تو مرده است

دیگر مرا در غسالخانه عشقت شستشودادی و

در گور خود خواهی هایم به خاكم سپرده ای

و اكنون سر شكسته از فردایی كه ساخته بودم

و ناكام از رویاهای درازم

غرورم را به زیر پایت می افكنم تا باز هم تو

را داشته باشم اما دیگر می دانم :حافظ عزیزم

دیگر من نیستم

دیگر تو نیستی

 




:: بازدید از این مطلب : 548
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
درباره ما
این وبلاگ برای معرفی طایفه سادات صحیح النسب میرسالاری طراحی گردید .در این وبلاگ اداب ورسوم ،مطالب تاریخی،معرفی شخصیت هاو...........می پردازیم
منو اصلی
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
نظر سنجی

نظر شمادرباره هیئت امنای امامزاده میرسالار(ع)

پیوندهای روزانه